وبی برای حال کردن

موضوعات اجق وجق

 

به ادامه مطلب بروید


:ادامه مطلب:
نوشته شده در جمعه 24 شهريور 1391ساعت 1:28 توسط loOlOo|

 

 


 

ابتدا یك ماشین حساب آماده كنید تا با هم پیش رویم.ماشین حساب موبایل هم می شود.

۱.هفت رقم

شماره ی تلفن خود را در نظربگیرید.

۲.حالا سه رقم اول آن را وارد ماشین حساب

كنید.یعنی اگر تلفن شما ۱۲۳۴۵۶۷ باشد ۱۲۳ را در ماشین حساب وارد كنید.

۳.حالا این سه رقم را در ۸۰ ضرب كنید و حاصل را با ۱ جمع

كنید.

 

۴.عدد به دست آمده را در ۲۵۰ ضرب كنید.

۵.حالا چهار رقم پایانی تلفن خود رابا عدد به دست آمده جمع كنید. یك بار دیگر چهار رقم پایانی

شماره ی خود را با آن جمع كنید.

۶.عدد ۲۵۰

را از حاصل به دست آمده كم كنید.

۷.حالا حاصل

را تقسیم بر ۲ كنید.

حالا این شماره برای شما آشنا نیست؟

نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 19:55 توسط loOlOo|

زیرنویس های بامزه و خنده دار فارسی فیلم ها ( تصویری)

نوشته شده در چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 18:37 توسط loOlOo|

اکثر ما دوست داریم که با دیگران به صورت آنلاین و لحظه ای چت کنیم مخصوصا در محیط هایی مثل فیس بوک یا جی تالک.ولی بعضی مواقع نیاز داریم که بدون شناخته شدن هویت آنلاین مان این کار را انجام دهیم.

این همان چیزی است در این بحث به آن می پردازیم و به سراغ یک سیستم چت یک بار مصرف آنلاین می رویم که ما را ناشناخته به دنیای چت می برد.بله می خواهیم در مورد Chatzy صحبت کنیم.

در ادامه نحوه استفاده از این سایت را قدم به قدم بررسی می کنیم !

قدم اول : .به سایت www.chatzy.com  برید تا شکلی مثل زیر را مشاهده کنید :

 قدم دوم : حالا در صفحه اصلی ، نام خود و یک عنوان نیز برای چت روم انتخاب کنید.اگر لازم است ایمیل طرف مقابل را نیز وارد کنید وگرنه رهاش کنید و دکمه Create my chat room را فشار دهید.حالا یک چت روم مخصوص شما ایجاد شده است که در شکل زیر آن را مشاهده می کنید:

 قدم سوم : در حین اینکه در چت روم هستید ، آدرس آن را از بخش addressbar مرورگر ،مطابق تصویر بالا کپی کنید

قدم چهارم : حالا این آدرس را به دوستان یا افرادی بدهید که می خواهید با آنها چت کنید

قدم پنجم : هنگامی که کسی با این لینک وارد سایت شود ، نام وی پرسیده شده و سپس به چت روم شما اضافه می شود و می توانید چت را شروع کنید !

 

قابلیت های دیگر آن

  •  نسخه موبایل آن نیز موجود است
  • بعد از اتمام چت می توانید چت روم خود را پاک کنید
  • می توانید همزمان ، چندین چت روم باز کنید
  • بهترین مزیت این سیستم هم این است که به هیچ ثبت نام یا عضویتی نیاز ندارد و هر کس می تواند خیلی سریع چت روم خود را بسازد :)

امیدوارم مورد استفاده تون قرار بگیره

نوشته شده در پنج شنبه 9 شهريور 1391ساعت 22:16 توسط loOlOo|

http://irannaz.com/user_files/image/image46/0.265808001335988889_irannaz_com.jpg

نوشته شده در پنج شنبه 9 شهريور 1391ساعت 20:22 توسط loOlOo|

اگه دخترا نبودن کی یه ساعت جلوی اینه وامیستاد ؟

اگه دخترا نبودن پسرا به کی متلک می گفتن ؟

اگه دخترا نبودن کی ناز می کرد ؟

اگه دخترا نبودن کی از سوسک می ترسید ؟

اگه دخترا نبودن کی جیغ می زد ؟

اگه دخترا نبودن کی خودشو واسه پسرا ..... می کرد ؟

اگه دخترا نبودن جراحان پلاستیک ، دماغ کیو عمل می کردن ؟

اگه دخترا نبودن کی پولای بابا رو خرج می کرد ؟

اگه دخترا نبودن به کی می گفتن صغری ؟

اگه دخترا نبودن کی مانتوی تنگ می پوشید ؟

اگه دخترا نبودن کی جهنم میرفت؟

اگه دخترا نبودن خدا کی و شفا میداد؟

(و در آخر یک سخن از دانشمند بزرگ (فلانی

اگه پسرا نبودن الان همه ی دخترا ترشیده بودن و موجودات فضایی میومدن از زمینیها ترشی میخریدن...

نوشته شده در سه شنبه 7 شهريور 1391ساعت 10:22 توسط loOlOo|

اثرات مثبت انديشي در شاد زيستن / مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی / چگونه برای زندگی بهتر افکار مثبت داشته باشیم؟

 

در ساختار شخصیت ما انسانها ، افکار از چنان از چنان قدرتي برخوردارند كه ميتوانند سازنده يا ويرانگر باشند ، بنابراين بايد بياموزيم كه افكارمان را هوشمندانه كنترل كنيم تا در زندگي به موفقيتها و كاميابيهاي بزرگی دست يابيم . يكي از اين راهكارها يادگيري روشهايي است كه باعث مثبت انديشي در ما ميشود و افكار منفي را از ما دور ميكند .

 در زير به 30 مورد از توصيه هايي كه باعث ايجاد مثبت انديشي ميشوند اشاره ميشود:

1- نسبت به خودمان احساس خوبي داشته باشيم و خود را خوب ، دانا و با ارزش بدانيم.
2- ليستي از صفات مثبت خود تهيه كنيم و راه هاي تقويت آنها را بيابيم و تجربه كنيم.
3- ليستي از افكار منفي خود در طي روز تهيه و سعي كنيم براي هر فكر منفي يك فكر مثبت معادل بيابيم تا به كمك آن بتوانيم با افكار منفي مقابله كنيم.
4- سعي كنيم در گفتار و برخوردهاي روزانه از كلمات و جملات مثبت استفاده كنيم . مثلا در ملاقات با ديگران به جاي استفاده از كلمه "خسته نباشيد" كه داراي بار منفي و القاي حس خستگي است ، بگوييم "خدا قوت" ، "شاد باشيد" و امثال آنها.
5- افكار خود را متوجه خوبيها و جنبه هاي مثبت زندگي كنيم تا به مرور مثبت نگر شويم.
6- با خوش بيني ، سعي كنيم دستوراتي را به ذهن خود بدهيم كه انديشه هاي جديد مثبت شكل گيرند.
7- هر روز صبح كه از خواب برميخيزيم با نگاه كردن به منظره اي زيبا ، روز خود را با نشاط آغاز كنيم.
8- از افراد منفي نگر يا موقعيتهايي كه باعث ايجاد افكار ناخوشايند يا منفي ميشوند دوري و يا سعي كنيم كمتر با آنها برخورد داشته باشيم.
9- به مشكلات به عنوان محكي براي ارزيابي توانايي هاي خود نگاه كنيم و هرگز نتيجه بدي را پيش بيني نكنيم زيرا مشكلات فقط به اندازه اي مهم هستند كه ما آنها را مهم مي پنداريم.
10- به لحظات و خاطرات زيبا و دوست داشتني گذشته خود فكر كرده و سعي كنيم آنها را تكرار نماييم.
11- از ترديد و دودلي دوري كرده و كارها را با جديت دنبال كنيم.
12- به نداي منفي دروني خود و تلقين هاي نگران كننده و مخرب ديگران بي توجه باشيم و سعي كنيم عكس آنها را انجام دهيم.
13- به قدرت بيكران خداوند ايمان داشته باشيم و با خود تكرار كنيم كه من لياقت بهترينها را دارم و با لطف خداوند به آنها خواهم رسيد.
14- از ميان اهداف خود هدفي را انتخاب كنيم كه اميد بيشتري به موفقيت آن داريم و در تلاش براي تحقق آن ، به فكر تاييد يا تكذيب ديگران نباشيم.
15- در توصيف احوال و زندگي خود از كلمات مثبت استفاده كنيم.
16- در تعريف از افراد خانواده يا دوستان از كلمات مثبت و روحيه بخش استفاده كنيم.
17- از چشم و هم چشمي و حسادت كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري و سعي كنيم روش خود را خودمان انتخاب كنيم.
18- هرگز شعار خواستن ، توانستن است را فراموش نكنيم و بدانيم كه در سايه سعي و تلاش به آنچه بخواهيم ميرسيم.
19- قدر لحظات زندگي را بدانيم و آنها را بخوبي استفاده كنيم ، زيرا هرگز تكرار نخواهند شد.
20- براي تغيير اوضاع و شرايط نامساعد اقدام كنيم و مطمئن باشيم كه ميتوانيم آنها را از بين ببريم.
21- از خود انتظار بيش از حد نداشته باشيم و خود را همه فن حريف ندانيم ، به عبارت ديگر ، از كمال گرايي مطلق كه باعث اضطراب و احساس عجز و ناتواني ميشود خودداري كنيم.
22- خود را از قيد و بندهاي آزار دهنده رها ساخته و ساده زندگي كنيم تا فكر و خيال آسوده اي داشته باشيم.
23- از انزوا و گوشه گيري كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري كرده و اوقات خود را در جمع خانواده و دوستان سپري كنيم.
24- هر وقت كه احساس كرديم افكار منفي به سراغمان آمده است ، وضعيت خود را تغيير دهيم و به كاري سرگرم شويم.
25- ممكن است هنگام خواب در رختخواب ، افكار منفي به سراغمان بيايد . پس تا خسته نشده ايم به رختخواب نرويم.
26- هرگز خود را بدبخت و ناتوان و درمانده احساس نكنيم و از مطالعه و گوش دادن به اشعار و مخصوصا آهنگهايي كه چنين حسهايي را القا ميكنند خودداري كنيم.
27- اعتماد به نفس خود را در هر شرايطي حس كنيم و هرگز به ديگران اجازه ندهيم آنرا متزلزل كنند زيرا اعتماد به نفس كليد خلق تفكر مثبت است.
28- خنديدن را فراموش نكنيم . خنديدن باعث ميشود تا افكار ناراحت كننده و منفي جاي خود را به افكار مثبت و شاد بدهند.
29- بدانيم كه اجراي راهكارهاي تقويت مثبت هيچ هزينه اي ندارند و به سن افراد نيز مربوط نميشوند.
30- بايد به تقويت مثبت انديشي ايمان داشته باشيم و اين شعار را هرگز فراموش نكنيم كه "اگر افكارمان را كنترل كنيم ، زندگي مان متحول ميشود


اثرات مثبت انديشي در شاد زيستن


اهمیت افکار انسان
افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی او خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت.بر این اساس چگونگی افکار انسان ، چگونه درگیر شدن در افکار خود ، چگونگی سازمان دهی آنها و غلبه انواع خاصی از افکار بر ذهن فرد مورد توجه روانشناسان است.
انوع افکار انسان
در یک طبقه بندی بسیار ساده افکار انسان در دو مقوله مثبت و منفی دسته بندی می‌شود. این نوع از دسته بندی بسیار مورد توجه روانشناسان مشاوره و بویژه مشاورانی است که دیدگاه شناختی دارند. این دسته بندی دو نوع افکار مثبت و منفی در انسان شناسایی می‌شود و اعتقاد بر این است که غلبه هر یک از آنها بر ذهن فرد شیوه زندگی او را در حدی وسیع نشان می‌دهد. بطوری که همین افکار ساده به راحتی ممکن است موجب تفاوت سبک زندگی فرد با سایرین ، یا با خود او در مراحل مختلف شود.
افکار مثبت انسان
بر اساس این دسته بندی افکار مثبت آن دسته از افکاری را شامل می‌شود که تاثیرات مفیدی بر ذهن و رفتار فرد به جای می‌گذارند، هدایت کننده هستند و اغلب موجبات زندگی دلپذیر را فراهم می‌سازند. افرادی که دارای چنین افکاری هستند کمتر در داماسترس و فشار روانی گرفتار می‌شوند و یا حداقل به راحتی خود را می‌توانند از چنین شرائطی رها کنند. این افراد اعتماد به نفس بالاتری دارند، دید خوبی نسبت به خود دارند و بطور کلی افکار آنها حول و حوش خوب بودن ، سالم بودن و واقع بین بودن دور می‌زنند.
نمونه‌ای از افکار مثبت
*  من در موارد مختلف پیروز بوده‌ام هر چند شکستهایی نیز داشته‌ام.
* من فرد کارآیی هستم.
* لازم نیست همه مثل هم باشند.
* بعضی افراد دروغ می‌گویند.
افکار منفی انسان
افکار منفی تحریک کننده هیجانات منفی در انسان هستند. که اغلب در اثر وقایع بیرونی که بار منفی دارند برای افراد ناراحت کننده هستند راه اندازی می‌شوند. این افکار چسبندگی فوق‌العاده‌ای در ذهن انسان دارند و درگیری و مشغله شدیدی برای صاحب خود ایجاد می‌کنند. افتادن در چرخه این افکار و عدم تلاش برای خارج شدن از این چرخه اغلب مشکلات جدی روانی را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختی معتقدند اغلب اضطرابها و افسردگیها ، اختلالات ارتباطی ، مشکلات زناشویی و انواع مسائل دیگر از زندگی فرد ناشی از غلبه افکار منفی بر ذهن فرد است. بر این اساس هدف آنها گسترش حوزه و قلمرو افکار مثبت و به عبارتی مثبت اندیشی در افراد است.
نمونه‌ای از افکار منفی
* من همیشه شکست می‌خورم.
* دیگران نیز باید مثل من باشند.
* هیچ کس نباید دروغ بگوید.
* من فرد به درد بخوری نیستم.


افکار هدفمند در مقابل افکار بی‌هدف
افکار انسان را از لحاظ اینکه از یک هدف یا اهداف ویژه‌ای پیروی می‌کنند یا نه نیز می‌توان دسته بندی کرد. افکار هدفمند آن دسته از افکاری هستند که بر اساس اهداف ویژه‌ای سازمان می‌یابند. و فرد با در نظر گرفتن آن اهداف ، افکار خود را نیز سازمان می‌دهد. بطوری که می‌تواند به صورت گام به گام به تهیه مراحلی بپردازد که موجب رسیدن او به اهدافش می‌شود. مثل افکار مربوط به حل یک مساله ریاضی یا افکار مربوط  به برنامه ریزی درسی

برعکس افکار بی‌هدف ، بدون برنامه و بدون هدف ویژه‌ای ذهن فرد را درگیر می‌سازند خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند. که برنامه و سازمان مشخصی ندارند و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به حوزه‌های مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا به این نقطه فعلی از افکار رسیده است. از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا ویژگی این دسته از افکار است. هر چند جلوگیری وضع کامل این دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری فرد موجب ایجاد مشکل می‌شود و غالباً تمرکز فرد را به هم می‌ریزند لازم است با انواع تمرینات فکری تحت کنترل فرد قرار بگیرند.

در تحقیقاتی که در سال 2002 انجام شد، "تاثیر منفی" به عنوان زمینه ای برای اضطراب،بی منطقی، عصبانيت و انواع دیگری خصوصیات نا خوشایند تعریف شده است. تاثیر منفی با بالا رفتن فعالیت در قشر جلوی مغز ایجاد می شود.
با اینکه این حالتی ثابت و ماندنی است، اما می توان آن را کنترل کرد. زمانی که بدبینی نتیجه مستقیم از دست دادن شغل، قطع رابطه با یکی از دوستان یا مرگ کسی که دوستش داریم باشد، به عنوان واکنشی در مقابل این ناراحتی تلقی می شود و موقتی است.
چه این خصوصیت با وجودتان عجین شده باشد و چه فقط واکنشی موقتی به یک حادثه باشد، با ایجاد تغییراتی در مغز شما همراه است. مغز از میلیون ها سلول عصبی تشکیل شده است که پیام ها را به اعضاء مختلف بدن رسانده و دریافت می کنند. ممکن است این پیام ها با ایجاد نا تعادلی شیمیایی مختل شوند.
خجالت ندارد اگر برای مداوای این عدم تعادل و بالا تر بردن کیفیت زندگیتان دنبال مشاوره و درمان پزشکی باشید. اگر احساساتی مثل نا امیدی، کمبود انرژی و نا توانی در انجام کارها دو هفته ادامه پیدا کرد، می توانند علائمی از افسردگي به حساب آیند. می توانید برای دوباره به دست آوردن کنترل مغزتان دنبال درمان باشید.
اگر این منفی بافی های شما نتیجه عادت است نه حالت های قابل درمان پزشکی، راه هایی برای مقابله با آن وجود دارد. در این جا به چند نکته اشاره می کنیم که به مثبت انديشی شما کمک می کند:


انگیزه تان را مشخص کنید
آگاه باشید چه زمانی تفکرات منفی بر شما غلبه می کنند. زمانی که خسته یا گرسنه هستید یا زمانی که فشار کاریتان زیاد است. ممکن است تفکراتتان تغییر پیدا کنند. کنترل افکار منفی به شما کمک می کند که انگیزه و سبب آن را بفهمید و این باعث می شود که بتوانید دوباره کنترل خودتان را در دست بگیرید.
عیبجویی از خود را کنار بگذارید
در مسیرتان انتظار دست انداز هم داشته باشید و آن ها را بپذیرید. افکار منفی، بدگویی و عیبجویی از خود را از ذهنتان بیرون کنید. در مورد مسائل و اتفاقات گذشته فکر نکنید، فقط از آن ها تجربه بگیرید و به راهتان ادامه بدهید. تغییر دیدگاهتان در مورد دنیا به شما اجازه می دهد تا در مشکلات و گرفتاری ها دنبال شانس باشید.
خود را با شرایط وفق دهید
زمان هایی را که در گذشته منفی بینی به سراغتان آمده را به یاد آورید و به خود یاد آور شوید که چگونه آن را پشت سر گذاشته اید.  حتی برای یک فرد مبتلا به منفی بینی یا کسی که دچار افسردگی است هم امید همیشه وجود دارد. سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید و با این کار، رفتارهایتان جنبه ی مثبت بیشتری خواهند گرفت.

هـمواره افـكار ما بروي احساسات ما تاثيرگذار مي باشـد. اگر تصور كنيد كه كارهايتان سر و سامان نـخواهند گرفت، در شـمـا احـساس اندوه و انفعال ايجاد شده و از تـلاش و كوشش دست خواهيد كشيد. اگر چنين مي پـنـداريـد كه براي انجام كارهايتان محتاج كمك ديگران هستيد، ممكـن اسـت احـساس بي كفايتي و وابستگي كنيد.
اگـر تـصـور مي كنـيـد كه نـالايق و بـي كفايت مي بـاشـيد، احساس بـي ارزشـي و تـرديـد كـرده و دائـمـا خـودتـان را سـرزنـش خواهيد نمود.همانطوركه ملاحظه كرديد بي ترديد ارتباط تنگاتنگي ميان افكار و احساسات ما برقراراست. بنابراين دليل واكنشهاي هيجاني ناخواسته و شديد، افكار نامعقول وغيرمنطقـي شما ميباشند.
تعريف تفكرات نا معقول چنين است:
1- افكار انعطاف ناپذير
2- دور از واقعيت
3- غير منطقي
4- مخل بهداشت رواني


راه حل ساده ميباشد: افكار خود را متحول سازيد
اكنون به تعدادي از طـرز تـفـكرات نامعقول توجه كرده و سعي كنيد براي دستيابي به يك زندگي شادتر از آنها اجتناب ورزيد:
1- من بايـد مـورد پـذيرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشايندي نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترك شدن و تنها ماندن خيلي هولناك است.
2- من بايد در تمام زمينه ها لايق و كارآمد باشم ، شكست بسيار وحشتناك ميباشد.
3- هنگامي كه اتفاق ناگواري روي ميدهد من چاره اي جز اندوهگين شدن ندارم.
4- اگر كسي مرا مورد انتقاد قرار ميدهد به مفهوم آن است كه ايرادي در من وجود دارد.
5- من همواره بايد ديگران را از خودم راضي نگاه دارم و مطابق خواسته و ميلشان رفتار كنم.
6- من اساسا از ديگران پايين تر ميباشم.
7- زندگي و يا ديگران بايد همواره انتظارات مرا برآورده سازند.
8- مـن در زنـدگي محـكوم به افسردگي، نااميدي و بدبختي مي باشم چون مـشـكلات زندگي من لاينحل مي باشند.
9- همواره بايد كارها بر وفق مراد من پيش بروند.
10- هميشه زندگي و مردم بايد منصفانه با من رفتار كنند.
11- مـن در زندگي محتاج شخصي هستم - يك شخص خاص - تا در كنار او باشم و بـه او تكيه كنم - چون من به تنهايي قادر به انجام كاري نيستم.
12- براي من آسانتر است زمـاني كـه به مشكلات زندگي فكر نكنم تا اينكه با مشكلات روبرو شده و مسئوليت حل آنها را بر عهده بگيرم.
13- افـراد بد و شرور بـايد مـجازات شـده و فـورا بـه سـزاي اعـمالـشان برسند. اگر چنين نشود من از كوره در خواهم رفت.
14- عوامل خارجي مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالي و سرنوشت دليل بدبـخـتيها و ناراحتيهاي من مي باشند. از آن گذشـتـه مـن هيـچ كنـترلي بروي اين عوامل خارجي نداشته بنابراين هيچ كاري براي افسردگي و نگون بختي خودم نميتوانم انجام دهم.
15- من هميشه بايد بي عيب و كامل بوده و از ديگران برتر باشم. كـمـال گـرايي يكي از مهمترين عوامل تنش زا است. كمالگرايي انواع گوناگوني دارد:
كمالگرايي در اخلاقيات: من هيچگاه نبايد مرتكب خـطا و يـا گـناهي شوم و اگر چنين شود قادر به بخشش خود نمي باشم.
كمالگرايي درعملكرد: براي آنكه يك فرد ارزنده باشم بايد هميشه در همه امور موفق گردم.
كمالگرايي در هويت: مـردم هيچگاه فرد آسيب پذير و خطا كـاري هـمچون من را مورد پذيرش قرار نميدهند.
كمالگرايي در احساسات: من همواره بايد خوشحال و شادمان باشم - بـايد قـادر بـه كنترل احساسات منفي خود بوده و هيچگاه احساس افسردگي و اضطراب نكنم.
كمالگرايي در عشق: دو فردي كه عاشق يكديگر هستند هيچ گـاه نـبايـد بـا يـكـديـگر بحث و مشاجره كنند و يا آنكه از دست هم عصباني شوند.
كمالگرايي در زيبايي: چون من كمي اضافه وزن دارم فرد زشت و نازيبايي ميباشم.
16- فيلتر كردن: شـما تنها جنبه منفي پيشامدها را مشاهده كرده و آنها را زير ذره بين قرار مي دهيد در حالي كه جنبه مثبت آن را فيلتر كرده و حذف مي نماييد.
17- تفكر دو قطبي: همه چيز يا سياه است يا سفيد، بد است يا خوب - يا شـما كـامل مي باشيد و يا آنكه يك ناكام و شكست خورده - هيچ حد وسطي وجود ندارد.
18- تعميم افراطي: شما به يك نتيجه گيري عمومي مبـتـني بـر يـك واقـعـه واحـد دست مي يابيد. به محض آنكه براي شما يك حادثه ناگوار روي دهد چنين مي پـنـداريـد كـه آن بارها و بارها تكرار خواهد شد.
19- خـوانـدن فكر: بدون آنكه حرفي زده شود، پيـش داورانه از احـسـاس ديـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهي داريد.
20- فاجعه آميز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصيبت و حوادث ناخوشايند را مي كـشـيد. كافيست از حادثه ناگواري مطلع گرديد. آن وقت خواهيد گفت: نكند سر من هم بيايد.
21- برداشت شخصي كردن: چنين مي پنداريد كه هر چرا كه ديگران ميگويند و يا انـجام مي دهند به نوعي در واكنش به شما مي باشد.
22- نكوهش كردن: شما ديگران را مسئول دردها و مشكلات خود ميدانيد. يـا آنـكه خود را مسئول تمام مشكلات مي پنداريد.
23- بايدها: از تعداد زيادي قوانين خشك و غير قابـل انـعـطاف كـه رفـتار ديگران و خودتان چگـونه بـايد بـاشـد پيروي مي كنيد و هنگامي كه ديگران آن قوانين را زير پا مي گـذارنـد خشمگين شده و در صورتي كه شما خودتان آنها را نـقـض كنيد، احساس گناه خواهيد كرد.
24- استدلال بر مبناي احساس: تصور مي كـنيد احساسات شما واقـعيت داشـتـه و هر آنچه احساس مي نماييد عينيت دارد. اگر احساس بدبختي ميـكنيد پس حـتـما بدبخت هستيد.
25- تـغـيـير دادن: تصور مي كنيد با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسي ديـگـران قـادر خواهيد بود آنها را به سليقه خود تغيير دهيد. چون اميدهاي شما براي شادكامي كاملا وابسته به ديگران است.
26- كم طاقتي نسبت به ناكامي ها: من اين بار هم شكـست خـوردم پـس بـهتر است ديگر ادامه ندهم.
27- بزرگنمايي: مشكلات و كمبودهاي زندگي يتان را بزرگنمايي مي كنيد.
28- توقع پاداش آسماني: انتظار داريد كه پاداش تمام نيكي ها و فداكاري هاي شما در زندگي به شما داده شود مانند فردي كه امتيازات را مي شمارد. و در صورتيكه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگين مي شويد.
 
چگونه برای زندگی بهتر افکار مثبت داشته باشیم؟
افکار از چنان قدرتی برخوردارند که می‌توانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابر‌این باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیت‌ها و کامیابی‌های بزرگی دست یابیم:
۱- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
۲- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راه‌های تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
۳- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
۴- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
۵- افکار خود را متوجه خوبی‌ها و جنبه‌های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت‌نگر شویم.
۶- با خوش‌بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه‌های جدید مثبت شکل گیرند.
۷- هر روز صبح که از خواب بر می‌خیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسما‌ء‌الله روز خود را با نشاط و خوش‌بینی آغاز کنیم.
۸- از افراد منفی‌نگر یا موقعیت‌هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می‌شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
۹- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی‌های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیش‌بینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازه‌ای مهم هستند که ما آنها را مهم می‌پنداریم.
۱۰- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
۱۱- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
۱۲- به ندای منفی درونی خود و تلقین‌های مخرب و نگران کننده‌ی دیگران بی‌توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
۱۳- به قدرت بی‌کران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترین‌ها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
۱۴- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
۱۵- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
۱۶- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)
۱۷- از چشم و هم‌چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می‌شود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
۱۸- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم می‌رسیم.
۱۹- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به ‌خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.
۲۰- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می‌توانیم آنها را از بین ببریم.
۲۱- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می‌شود خودداری کنیم.
۲۲- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده‌ای داشته باشیم.
۲۳- از انزوا و گوشه‌گیری که باعث ایجاد افکار منفی می‌شود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.
۲۴- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
۲۵- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشده‌ایم به رختخواب نرویم.
۲۶- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
۲۷- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
۲۸- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث می‌شود تا افکار ناراحت کننده و منفی‌ جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهن
اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینه‌ای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمی‌شوند.


فقط باید این شعار را فراموش نکنیم:
اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگی‌مان متحول می‌شود


مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی
چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به  وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع.
سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.
مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم .
کلمات نیز تأثیر بسیاری بر افکار و احساسات ما می گذارند. کلمات می تواند ما را بسیار هیجان زده، متأثر یا خوشحال کند. پس دقت کنید کلماتتان را در جهت مثبت و زیبا کردن افکار و احساساتتان به کار ببرید.
به کاربردن واژه ها و عبارات تأکیدی مثبت در زیباتر شدن افکار و اعمال ما و بهبود کیفیت زندگیمان تأثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی می شود. مثل این جمله: «من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم می رسم.»
هیچگاه مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نکنید. این فکر که دنیا سرشار از مشکل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونه ای مثبت و خوب می شود.
نحوه اظهار نظر کردن در مورد دیگران و کارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی کنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نکنید. ابتدا در مورد آن فکر کنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح کنید تا تأثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد.
در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند که با افکار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی کنید تا حد امکان با چنین افرادی همنشین نشوید.
بسیاری از مردم افکار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها می دهند. حتی در صحبتهایشان با یکدیگر مدام از سختیهای کارشان، کم خوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله می کنند و همین امر تأثیر منفی بر فکر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان می شود.
مطمئن باشید که اطرافیانتان هیچ علاقه ای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند. سعی کنید در مورد جنبه های مثبت زندگی و کارتان برای دیگران صحبت کنید. زیرا شنیدن آنها می تواند برای دیگران هم جالب باشد.
به نظر شما بهتر نیست که ما به جای اینکه فقط به مشکلات، بی عدالتی ها، گرانی و تورم، بی پولی، بیکاری و هزاران فکر منفی دیگر تمرکزکنیم، به اینکه در زندگیمان بسیاری از اوقات کارها درست و خوب پیش می روند فکر کنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شکایت از زندگی و کار، هر جا که هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوش اقبالی صحبت کنیم؟
ممکن است شما در آخرین سفرتان از اینکه هواپیما چند ساعت تأخیر داشته و مجبور شده اید چند ساعت از وقتتان را در فرودگاه بگذرانید، بسیار ناراحت و معترض باشید و تا چند روز از تأخیر پرواز و خستگی مفرط خود به خاطر معطلی در فرودگاه، با ناراحتی و دلخوری برای دوستان و همکارانتان تعریف کنید. ولی آیا تا به حال از پروازهای خوب، راحت، به موقع و به سلامت خود بسیار خوشحال شده اید و آیا آنها را بارها برای دوستانتان تعریف کرده اید؟
وقتی از شما می پرسند آیا امروز روز خوبی داشته اید، چه جوابی می دهید؟ آیا جواب می دهید: «روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود.» یا می گویید: «روز خوبی داشتم. خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود.»
اگر به تمام لحظات زندگیمان فکر کرده و آنها را مرورکنیم، می بینیم که در طول زندگی لحظات خوشایند و لذت بخش زیادی برای ما رخ داده است. پس چرا به جای فکر کردن به لحظات شاد و زیبای زندگیمان به لحظات سخت فکر کنیم؟
فراموش نکنید که افکار منفی می تواند یک روز سفید را خاکستری نشان دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا و سفید می کند.
به طورکلی مثبت اندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می کند. شما می بایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش کنند. با این کار شما می توانید هم به اطرافیان خود کمک کرده و هم روحیه مثبت اندیشی خود را تقویت کنید.
هرگاه حادثه ناراحت کننده ای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینکه مأیوس و نگران شوید، آن را به فال نیک گرفته و به این فکر کنید که قطعا” راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و می بایست آن راه را بیابید.
سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان می کند:
«خدا گر به حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری»
به فرض اگر شما شغلتان را از دست داده اید، پیشنهاد می کنم به جای تأسف و ناراحتی، خوشحال باشید زیرا این مسئله پیام مثبتی برای شما دارد. از دست دادن شغلتان بدین معناست که شما باید وارد کار جدید و بهتری شوید و فراموش نکنید که در هر امری حتی به ظاهر ناراحت کننده، جایی برای  خوشحالی و موفقیت وجود دارد.
نوع نگرش و تفکرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او می باشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است.
خوش بینی نیز می بایست عاقلانه باشد . نباید خوش بینی را با اعتماد کورکورانه به هر کسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلا” در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در کنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم. نظر نقادانه به شما کمک می کند که جلوی هدر رفتن سرمایه تان را بگیرید و دقیق ترو بهتر تصمیم بگیرید. اگر قرار است در کاری سرمایه گذاری کنید بهتر است، ۷۰% با دید خوشبینانه و ۳۰% با دید نقادانه جلو بروید و در مورد آن کار تفکر و بررسی کرده و سپس تصمیم گرفته و اقدام کنید.

 

کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی مان شکل می دهند. ما می توانیم با استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت ، انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم.برای مثال ما می تونیم از جایگزین های زیر در صحبت هایمون استفاده کنیم : 

 
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟
به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده
به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما
به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه
به جای فقیر هستم؛‌بگوییم : ثروت کمی دارم
به جای بد نیستم؛ بگوییم :‌ خوب هستم
به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست
به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم
به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود
به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه
به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم :‌ من سالم و با نشاط هستم
به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم
به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر می‌آیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چراتوهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟  بگوییم: سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم،  همیشه در قلب من هستی و....

نوشته شده در یک شنبه 5 شهريور 1391ساعت 10:26 توسط loOlOo|

چگونه کمرویی خود را از بین ببریم

 

نگاه اجمالی

کمرویی مشکل پیچیده‌ای است که برای غلبه برآن باید از روشهای مختلف استفاده کرد. توصیه‌ها و تمریناتی که ارائه می‌شود، تنها زمانی می‌توانند ارزشمند باشند که تصمیم خود را نسبت به تغییر روش زندگی خود اتخاذ کرده باشید و در کنار آن به این اعتقاد داشته باشید که امکان تغییر وجود دارد. درواقع تا زمانی که اعتقادی به تغییرپذیری نداشته باشیم، تصور تغییر یافتن محال است. عنصر لازم دیگر شجاعت در عملکرد است. این یعنی از تغییر نترسیدن و به پیشواز تغییرات رفتن در جهت بهبود روش زندگی و داشتن زندگی بدون کمرویی.

 

تغییر زندگی

اگر دیگر نمی‌خواهید تحت عنوان وامانده اجتماعی به حیات خود ادامه دهید یا از دیدن اینکه ، کمرویی شدید مانع استفاده از فرصتهای خوب زندگی می‌شود، احساس ناراحتی می‌کنید، وقت آن است که همه چیز را تغییر دهید. چهارنوع تغییرات اساسی می‌باید انجام شود که عبارتند از:

 

 

تغییر شیوه‌های فکری درباره خود و کمرویی

تغییر نوع رفتارها

تغییر درنحوه نگرش به عملکردها و شیوه‌های فکری افراد دیگر

تغییر ارزشهای اجتماعی مربوط به کمرویی

 

اعتقاد به تغییرپذیری

اگر خواهان تغییر زندگی باشیم ولی اعتقاد به امکان تغییرپذیری نداشته باشیم، تغییر رفتاری و فکری اساسی در فرد بوجود نمی‌آید. بسیاری از افراد ، افسانه تغییر ناپذیربودن را پذیرفته‌اند و به تغییرات ایجاد شده با بدبینی می‌نگرند. مثلا می‌گویند ممکن است در مورد دیگران موثر باشد، ولی نمی‌تواند در من تغییر ایجاد کند. اما شواهد زیادی از این نتیجه گیری متضاد حمایت می‌کنند، که شخصیت و رفتار افراد در صورت تغییر موقعیت کاملا تغییر پذیرند. در واقع طبیعت انسان به نحو قابل توجهی انعطاف پذیر است و به سرعت خود را با چالشهای موجود در محیط منطبق می‌کند. انطباق پذیری با تغییرات محیطی در واقع تمام حیات و زندگی است.

 

شجاع بودن

بسیاری از نیروهای درونی ، ما را در جایی که قرار داریم، نگاه می‌دارند و مانع از حرکت ما در جهت عملی ساختن تواناییهای بالقوه‌مان می‌شوند. غلبه بر چنین مخالفان نیرومندی نیازمند داشتن تعهدی قوی از جانب افراد است. انجام تمرینات روزانه ده دقیقه‌ای در خلوت خانه کارساز نخواهد بود. در واقع برای کمرو نبودن باید تصمیم بگیرید، چه نوع انسان می‌خواهید باشید و آنگاه وقت و انرژی خود را در جهت جامه عمل پوشاندن به آنها صرف کنید.

 

روشهای درمان کمرویی:
 

شناخت خود: پس ازسالها زندگی با شخص خود بنظر می‌رسد که باید خودمان را به خوبی بشناسیم. در کمال تعجب باید گفت که فقط تعداد کمی ‌از افراد چنین هستند. ما انسانها برای شناخت واقعی خودمان وقت صرف نمی‌کنیم. تمرینهایی وجود دارند که افراد را قادر می‌سازند که افکار و احساسات خودشان را با نگاهی نزدیکتر و دقیقتر به تصویر بکشند. بعضی از آنها عبارتند از:

 

 

برچسب زدن به خود : فهرستی از ده لغت ، عبارت و ویژگی شخصیتی که به بهترین شکل معرف شماست، تهیه کنید. سپس هر یک از این عبارات را یکبار خودتان و بار دیگر توسط بهترین دوستتان از یک تا ده نمره گذاری کرده توسط کلمات مثبت ، منفی و خنثی رتبه بندی کنید. رتبه بندی و نمره گذاری خود و دوستتان را با یکدیگر مقایسه کنید.

 

 

یک ماه فرصت برای زندگی : فرض کنید، به یک بیماری لاعلاج دچار شده و فقط یک ماه فرصت زندگی کردن داشتید. این یک ماه را چگونه سپری می‌کردید؟ کجا می‌رفتید؟ دوست داشتید موقع مرگ چه کسی کنار شما باشد؟ دوست داشتید روی سنگ قبرتان چه چیزی نوشته شود؟

 

درک کمرویی خود : اگر بتوانید علت کمرویی خود را مشخص کنید، عملکردتان اثر بخش‌تر خواهد بود. درک علل ، همبسته‌ها و پیامدهای کمروی دو فایده مهم دارد. اول آنکه زمینه را برای ارائه طرحی عقلانی جهت دخالت و مداوا آماده می‌کند. علاوه بر آن با تجزیه و تحلیل صریح ماهیت و ابعاد کمرویی‌ آن را ازحالت ذهنی خارج و به آن عینیت می‌بخشید. برای این شناخت باید به سوالات زیر پاسخ دهید.

 

آیا خود را فرد کمرویی می‌دانید؟ به چه میزان؟ (از بینهایت کمرو تا فقط مختصری کمرو )

علت یا علتهای کمرویی خود را مشخص کنید ( نظیر ترس از طردشدن ، عدم اطمینان به خود ، معلول بودن و ...)

چه موقعیتهایی باعث بروز احساسات کمرویی در شما می‌شوند ( نظیر موقعیتهای اجتماعی ، گروهها ، جنس مخالف و … )

موقع احساس کمرویی چه نشانه‌هایی در شما بروز می‌کند؟ ( علائم جسمانی ، افکار و احساسات و رفتارهای خود را موقع کمرویی مشخص کنید).

پیامدهای منفی و مثبت کمرو بودن کدام هستند؟

 

پرورش اعتماد به نفس : اعتماد به نفس (self-confidence) یعنی میزان ارزشی که به خودمان در مقایسه با دیگران قائل هستیم. افرادی که برای خویشتن ارزش مثبتی قائل هستند، احساس امنیت و آرامش خاطر بیشتری دارند. چنین افرادی به تقویت کنندههای اجتماعی و ستایشهای دیگران وابستگی ندارند. زیرا آموخته‌اند چگونه بهترین دوست خود و بزرگترین مشفق خویشتن باشند. در مقابل افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند، معمولا منفعل تر ، ترغیب پذیرتر و دارای محبوبیت کمتر هستند. این افراد نسبت به انتقاد منفی به شدت حساس هستند و فکر می‌کنند که این انتقاد ناشایستگی آنان را ثابت می‌کند. تحقیقات مختلف همبستگی معنی داری را بین کمرویی و اعتماد به نفس پایین گزارش کرده‌اند. بدین معنی که زمانی که کمرویی شدید است، اعتماد به نفس نیز پایین است و زمانی که اعتماد به نفس بالایی وجود دارد، کمرویی از صحنه حذف می‌شود.

 

آموزش مهارت اجتماعی : لازم است، به افراد کمرو مهارتهای اجتماعی آموزش داده شود تا از دستور العملهای ساده و مستقیم ویژه‌ای برای تغییر الگوهای رفتاری خود جهت دریافت پاداشهای اجتماعی بیشتر استفاده کنند. در این زمینه لازم است آنها مطالبی را فرا بگیرند، تمرین کنند، تشویق شوند و روشهایی که آنها را از نظر جسمانی و اجتماعی جالب توج تر می‌کند، فرا بگیرند. بخش اعظم این روشها تحت عنوان جرات آموزی (Assertive Training) ارائه می‌شوند. برخی از این روشها شامل آموزش لباس پوشیدن و آراستگی ظاهر ، شروع یک گفتگو ، آموزش گفتگو با افراد ناشناس ، آموزش گوش کردن فعال ، آموزش نه گفتن است.

نوشته شده در یک شنبه 5 شهريور 1391ساعت 10:25 توسط loOlOo|

چگونه می شود خجالت را از بین برد؟

قبل از پاسخ به سؤال لازم است گفته شود:


خجالت و کم رویی آفتی است که مانع ترقی و پیشرفت انسان شده و سبب رفتارهای ناپخته و عکس العمل‌های نامناسب و حتی فرار از فعالیت ها، پایین آمدن شخصیت و مشکل دوست یابی می‌شود و سلامت جسم و روان را در معرض خطر قرار می‌دهد. روبرو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار می‌کند، وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می‌نماید و مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می‌شود…



کم رویی به صورت دشمن درونی همانند دشمن بیرونی عمل می کند. برای مثال: یک دانش آموز کم رو و خجالتی نمی تواند مشکل خود را مطرح کند و همیشه منتظر می ماند از دهان دیگران سؤال خود را مطرح کند.


کم رویی فقط یک احساس است یعنی یک تصور باطل است و بر واقعیت مبتنی نیست. کم رو فکر می کند دارای ارزش اجتماعی نیست و دیگران برای او ارزشی قائل نیستند، در حالی که ممکن است چنین چیزی واقعیت نداشته باشد.


تا وقتی که این تصور در انسان کم رو هست، نمی تواند از پی آمدهای آن در امان باشد.


افراد کم رو خود را از نظر فکری ضعیف و حقیر می شمارند. اگر مطلبی می نویسند یا سخنی می گویند و نکته ای را می دانند، آن را بی ارزش و غیر قابل طرح می شمارند و فکر می کنند همه آن را می دانند لذا از اظهار نظر خودداری می کنند، کمتر می توانند خود را برای سخنرانی آماده کنند و زود دست و پای خود را گم می کنند، حرف خود رافراموش می کنند و خودشان باعث می شوند دیگران متوجه ضعف آنان بشوند. انزوا نتیجه این طرز تفکر و تصور باطل است.


راه‌های از بین بردن “کم‌رویی‌”


توجه به پی آمد های منفی کم رویی انسان را به این سمت و سو سوق می دهد که راه حلی برای از بین بردن خجالت پیدا کند اما قبل از هر چیز باید دانست که اولا؛ این یک حالت روانی مانند بسیاری از صفات ناپسند دیگر است که قابل درمان است. و ثانیا؛ ممکن است ریشه های این بیماری به دوران کودکی یا جوانی برگردد.


برای درمان این بیماری در دوران کودکی مطالب زیر باید رعایت شود:


کودکان را اجتماعی بار آورده و آنان را به منزل دوستان ببریم، همچنین دوستان را به منزل دعوت کنیم ، در حضور دیگران از او تعریف کنیم و از آنان بخواهیم در حضور دیگران سخن بگویند.


یکی از راه های مؤثر برای اجتماعی بار آوردن و مبارزه با کمرویی و خجالت کودکان این است که بزرگ ترها سؤالاتی مطرح کنند و کودکان را به اندیشه و سخن وا دارند. چه بهتر که در این راه، آن ها را با بزرگ ترها مشارکت دهند برای این که کودک گرفتار کمرویی و خجالت نشود و بتواند بدون افتادن در ورطه ی پررویی در عرصه ی اجتماع و در برابر اشخاص ، مزایای وجود خود را بروز دهد و شخصیت خویش را آشکار سازد، راهی جز این نیست که به او فرصت حضور در مجامع و سخن گفتن و شرکت در بحث ها بدهیم. او را در مقابل مطالبی که بیان می کند، تشویق کنیم و اگر خطایی دارد با محبت و احترام و تواضع اصلاح کنیم .


شرکت دادن او در بحث ها و مشورت ها و فرصت دادن به وی برای این که خاطره های خود را بیان دارد نیز دادن مسئولیت، وسیله هایی برای تجلّی شخصیت او و منع از خجالتی شدن و خمودی و ترس و کمرویی است.


مهم این است که طفل برای ابراز وجود و اظهار عقیده و نظر خویش، گرفتار گستاخی نباشد و به شخصیت و آرا و عقاید و نظریات دیگران نیز احترام بگذارد. اگر در جایی به شخصیتش اهانت شد و به کرامتش لطمه ای خورد با صراحت و ادب از حق خویش دفاع نماید.


اما برای درمان این بیماری در دوران جوانی مطالب زیر باید رعایت گردد:


۱٫ تلقین:


به نظر روان شناسان؛ تلقین در درمان بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی مؤثر است. این جمله را همواره با خود تکرار کنید که: من از عهده ی کارها بر می آیم مثلا می توانم در برابر دیگران سخن بگویم، زیرا کم رویی نشانه ی ترس از شکست و دلیل وحشت از برخورد با اشخاص است و این ضعف روحی با فرار از معاشرت برطرف نمی شود. شب ها موقع خوابیدن و آرامش بدن این جملات را به آرامی تکرار کنید: من نیز مثل دیگران دارای توانایی ها و قابلیّت‏هایی هستم و این یک واقعیّت است که پیامبر اکرم (ص) از آن پرده برداشته است آنجا که می فرماید: “مردم گنج هستند، مثل گنج های طلا و نقره”[۱]، من قادرم هر سخنی را که می خواهم ابراز دارم. من از دیگران هیچ هراسی ندارم. من قادر خواهم بود آن گونه که دوست دارم باشم.


۲٫ اعتماد به نفس:


انسان برای تأمین خوش بختی و سعادت خود باید به شخص و به نیت و عمل خویش تکیه نماید و باور کند که باید پله‏های ترقی و تکامل را با پای خود بپیماید[۲]. وقتی به فکر و عقل خود مراجعه کرد و درست تجزیه و تحلیل نمود و دریافت که خداوند مهربان است و او را مانند سایر بندگانش آفریده و عقل و بدن سالم عنایت نموده و استعداد خوبی داده است به این جا می رسد که چیزی از دیگران کم ندارد. وقتی فهمید مانند دیگران هست، باور می کند باید همانند آنان معاشرت کند و ا ز سخن گفتن در مقابل دیگران خجالت به خود راه ندهد.


خداوند در انسان نیرویی به نام اراده قرار داده که اگر همین نیرو را به کار بیندازد، قادر به برطرف کردن مشکلات خواهد بود.


اگر انسان به خدا متکی شد اعتماد به نفس پیدا می کند و در راه هدف های انسانی خود تزلزل پیدا نمی کند. سعادت انسان بستگی به عقاید و اعمال او دارد و بدبختی های او هم ناشی از رفتار ناپسند او است. کسی که با بی اعتنایی به وسوسه های دشمن یا دوستان نادان، کار و تلاش می کند به زودی نتیجه می گیرد و روز به روز بر امیدش افزون می گردد. کسی که با نگاه تحقیر آمیز دست از کار می کشد و ناامید می گردد روز به روز بر کسالت و افسردگی اش افزوده می گردد.


۳ . تمرین:


برای از بین بردن یک عادت ناپسند باید تمرین کرد، مانند شرکت در بحث های گروهی و همکاری با اعضای گروه و مطرح کردن دیدگاه ها و نظریات خود و نگریستن به چشم مخاطبان در هنگام صحبت؛ این طبیعی است که همه ی گویندگان کم و بیش در ابتدا با مشکلی هم چون مشکل شما مواجه می شوند و حتی از ضعف و نارسایی در ادای کلمات رنج می برند، اما با صبر و تمرین نقایص خود را برطرف می کنند و کم کم بر اثر تکرار و تمرین کاملاً کم رویی را از خود دورمی کنند .


۴ – امید:


امیدوار بودن و یقین داشتن و یک تصمیم قاطع و اراده آهنین داشتن، مشکل کم رویی را به طور کلی حل می کند.


حضرت موسی که لکنت زبان داشت، با اتکا بر خدا در برخوردهای اجتماعی به گونه ای ظاهر شد که حتی دشمنان نتوانستند این نکته را وسیله ی تمسخر قرار دهند و او را به انزوا بکشانند. برای رهایی از ناامیدی راه های زیادی وجود دارد، یکی از آن ها توکّل بر خدا است. انسان با دلگرمی و اتکال برآفریننده و هستی بخش جهان می تواند از کابوس تنهایی و ناامیدی و بی ارادگی رهایی یابد.


۵٫ نترسیدن از عیب گرفتن دیگران:


هیچ کس در دنیا بی عیب و نقص نیست. آدم فهمیده و عاقل کسی است که در راه برطرف نمودن عیبش قدم بردارد، نه این که از شنیدن عیبش ناراحت شود و از آن بترسد.


امام جعفر صادق(ع) فرمود: محبوب‏ترین دوستانم کسی است که عیب هایم را به من بگوید[۳]. وقتی نقصمان معلوم شد و کسی به ما تذکر داد که فلان نقص را داری، به جای ناراحتی، باید خوش حال شده و از او تشکر نماییم و هر چه زودتر به فکر علاج و اصلاح باشیم. از این جهت مثلا برای سخن گفتن نباید ترسید که ممکن است نقصی از ما مشاهده شود، بلکه باید با کمال شجاعت سخن را آغاز کرد.


۶٫ اجتماعی شدن:


برای از بین بردن خجالت باید اجتماعی بود و این با رعایت نکات زیر تحقق می پذیرد: الف. پیش قدم شدن در سلام ؛ ب. احوال‏پرسی کردن بعد از سلام با جملات مرسوم و جدا نشدن سریع از فرد مقابل؛ ج. تلاش کردن در کارهای اجتماعی، در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه مانند اردو و بازیهای دسته جمعی؛ د. توجه نکردن به اعضای بدن خود (دست، پا، نحوه صحبت و…) و تمرکز بر مطالب مورد نظر در هنگام صحبت با دیگران یا در مقابل جمع؛ ه. مأنوس شدن با افراد خوبی که پرتحرک و فعال بوده و احساس خجالت نمی‌کنند.


۷٫ تلاوت آیات ۲۵ تا ۲۸ سوره ی طه: قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری‏ و یسّر لی امری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی. (موسى) گفت: «پروردگارا! سینه‏ام را گشاده کن


و کارم را برایم آسان گردان! و گره از زبانم بگشاى


تا سخنان مرا بفهمند!


‏سعه‏ى صدر اوّلین شرط موفقیّت در هر کارى است. انسان به جاى ترس و فرار از مسئولیّت، باید امکانات و مقدّمات و ابزار آن را با استعانت از خداوند فراهم کند.[۴] این آیه حکایت از ماجرای حضرت موسی دارد که حضرت موسى (ع) نه تنها از مأموریت سنگینى که خدا به او سپرده بود وحشت نکرد، و حتى کمترین تخفیفى از خداوند نخواست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود، منتهى وسایل پیروزى در این مأموریت را از خدا خواست. و از آنجا که نخستین وسیله ی پیروزى روح بزرگ، فکر بلند و عقل توانا و به عبارت دیگر گشادگى سینه است، عرض کرد: پروردگار من! سینه مرا گشاده بدار»، و از آنجا که این راه مشکلات فراوانى دارد که جز به لطف خدا گشوده نمى‏شود در مرحله دوم از خدا تقاضا کرد که کارها را بر او آسان گرداند و مشکلات را از سر راهش بردارد، «و کار مرا آسان گردان»، سپس موسى تقاضاى قدرت بیان هر چه بیشتر کرد و عرضه داشت: «و گره از زبانم بگشا»، و مخصوصا علت آن را چنین بیان کرد: «تا سخنان مرا درک کنند».[۵]


هر چند شأن نزول این آیه در باره ی سخن گفتن در مقابل دیگران است ولی در موارد دیگر خجالت نیز کارایی دارد پس از آیه، درس توکل به خدا و نهراسیدن از شرایط اجتماعی و تمسخر دیگران و… را استفاده می کنیم و با خواندن این آیه در موقعیت خجالت این درس ها را به خود متذکر می شویم.


پی نوشتها:


[۱] النَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّة؛ بحارالأنوار، ج۵۸ ، ص ۶۵٫


[۲] قرآن در این باره می فرماید: ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم؛ خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن مردم حالشان را تغییردهند؛ رعد، ۱۱٫


[۳] أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى عُیُوبِی إِلَی؛‏ بحار الأنوار، ج‏۷۱، ص۲۸۲؛ میزان الحکمه، ماده عیب، شماره ۱۴۶۸۴٫


[۴] نک: تفسیر نور، ج‏۷، ص ۳۳۷٫


[۵] برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ص

نوشته شده در یک شنبه 5 شهريور 1391ساعت 10:21 توسط loOlOo|



      قالب ساز آنلاین